سفرنامه غار دانیال

سفرنامه غار دانیال

صبح جمعه ساعت 4 و 30 دقیقه حرکت کردیم با همسفرهایی که توی چشماشون ذوق و شوق و سوال بود.غار چجوریه؟چرا بهش میگن غار وحشت؟

و گفتم وقتی وارد غار بشین جواب همه ی سوالاتتون و با چشمهای خودتون میگیرید.

مشغول بازی بودیم که به رستوران رسیدیم .رستورانی در جاده چالوس که تاج تراول تدارک دیده بود .محیطی زیبا و دلنشین که همه بعد از خوردن صبحانه مشغول عکس گرفتن از طبیعت زیبای اطراف بودن.

حرکت کردیم به سمت متل قو.مسیر رسیدن ما 5 کیلومتر بالاتر از متل فو و روستای زیبای دانیال بود.روستایی که با راه رفتن اردک ها غازها و گاوها زیبایی دوچندانی پیداکرده بود.بعد از رسیدن به جنگل و رودخانه ی محل ورودی غار همگی مجهز به هدلایت و کلاه ایمنی شدن و پیاده روی به سمت غار شروع شد. و بنظرم قشنگ ترین کاری که باید میکردیم لذت بردن از مسیر و با لذت نگاه کردن به طبیعت و حتی گوش سپردن به صدای زیبای طبیعت بود.

صدای دلنشین رودخانه با صدای پرنده ها و حشرات تلاقی میکرد.و همزمان بوی طبیعت در تمام جانمان پخش میشد.تا همینجا لذت زیادی از طبیعت برده بودیم.به ورودی غار رسیدیم.با احتیاط وارد غار شدیم.

غار رودخانه ای که جزو زیباترین غارهای ایران هست.با دمای داخلی ثابت.و استلاگمیت ها و استلاکتیت های چندمیلیون ساله.غاری که فقط یک دالان اصلی دارد.و با طول تقریبی 1500 متر و عرض یک و نیم متر است.

غار دانیال دومین غار بزرگ رودخانه ای ایران بعد از غار قوری قلعه پاوه در کرمانشاه به شمار میرود.

با هیجان تمام مسیری که گاهی تا سینه درون آب بودیم را رفتیم .به مکانی باز رسیدیم که جای نشستن داشتیم . همگی نشستیم نور هدلایت را خاموش کردیم و از سکوت غار لذت بردیم غاری که با حضور خفاش ها از تنهایی مطلق درآمده.

عکس گرفتیم.حرف زدیم خندیدیمو برگشتیم.

از میان جنگلهای زیبای مازندران گذر کردیم از میان رودخانه رد شدیم و به سمت متل قو حرکت کردیم. دریای زیبای خزر را دیدیم و لذت ما از طبیعت کامل شد. با تدارک تاج تراول همسفرهامون عصرانه ای خوشمزه میل کردن و به سمت تهران حرکت کردیم.

در میان راه سوغاتی خریدیم.همخوانی کردیم.بازی کردیم و به تهران رسیدیم.و خداروشکر برای این سفر دلنشین.

عبداللهی

تاج تراول